(آذر ۸۱)
گروه خونی مثبت
نکته ایست که می تواند
کلیه من را در تو قرار دهد
البته گشایش پیش پا افتاده ای که وضع را عوض می کند
به تنگی حلقه دستهای تو نیست
وقتی باد می وزد بیشتر رکاب می زنم
خنده های تو از ابرهای تابستانی بیشترند
و تا زمستان کسی برای تولدم صبر نمی کند
گرچه احتمال هیچ اتفاقی اهمیت پیش بینی ندارد
از عشق بازیهای کودکی
از وقتی باخودم بودم خیالاتی می شدم که خیالی باشی
نه بین درد خودت با من
خواب دیگری ببینی …
که شبهای تقدیر با لالایی سنخیت ندارند
وقتی برای ترسیدن چشمانت را انتخاب کردی
آتشبازی سحر گاهیم بود
بر قله های برفیت
و ترانه عادت
در گوش ستاره های خبر دار
هنوز بخشی از تنهایی منی
که با کسی تقسیم نمی شوم
(آذر ۸۱)
گروه خونی مثبت
نکته ایست که می تواند
کلیه من را در تو قرار دهد
البته گشایش پیش پا افتاده ای که وضع را عوض می کند
به تنگی حلقه دستهای تو نیست
وقتی باد می وزد بیشتر رکاب می زنم
خنده های تو از ابرهای تابستانی بیشترند
و تا زمستان کسی برای تولدم صبر نمی کند
گرچه احتمال هیچ اتفاقی اهمیت پیش بینی ندارد
از عشق بازیهای کودکی
از وقتی باخودم بودم خیالاتی می شدم که خیالی باشی
نه بین درد خودت با من
خواب دیگری ببینی …
که شبهای تقدیر با لالایی سنخیت ندارند
وقتی برای ترسیدن چشمانت را انتخاب کردی
آتشبازی سحر گاهیم بود
بر قله های برفیت
و ترانه عادت
در گوش ستاره های خبر دار
هنوز بخشی از تنهایی منی
که با کسی تقسیم نمی شوم
(آذر ۸۱)